کثرت ماشین ها: چه کسی در آینده مالیات را پرداخت خواهد کرد؟
سخنران
فمکه گروثیوس[1]
Femke Groothuis @femkegroothuis
در اوایل سال ۲۰۱۷، بیل گیتس[2]،
آغازگر گفتگویی درباره مالیات گرفتن از روبات ها شد تا درآمدهای مالیاتی از دست رفته
را جبران کند، فمک گروتیوس[3] (رئیس
پروژه ایکس تکس[4])
پیشنهاد می کند که بار مالیاتی را از تعداد کارگر به استفاده از منابع و آلودگی تغییر
دهیم. تغییر مالیات، انگیزه های کسب و کار را از کاهش تعداد نفرات، به سوی استفاده
هوشمندانه از منابع هدایت می کند. این رویکرد یک میدان بازی یکنواخت، بین انسان و ماشین
ایجاد می کند و باعث می شود هنگامی که کارهای جدید بیشتری را به عهده می گیرند،
نقشهای جدیدی بیابند.
آیا روباتها در حال به عهده گرفتن نقشها هستند؟
ما هر روز، داستان هایی را درباره روبات
هایی می شنویم که به عنوان کارگران کارخانه، متصدیان و همراهان سالمندان، جایگزین افراد
می شوند. ما فیلم روبات هایی را که در حال رانندگی کامیون، بنایی کردن، پخت همبرگر،
حسابداری و بانکداری هستند و حتی به افراد، رقص آموزش می دهند، تماشا می کنیم. جای
تعجب نیست، پیش بینی های بسیار آشفته ای در مورد آینده کار صورت گرفته است. اما صرف
نظر از اینکه، ما در مورد پیشرفت های تکنولوژیکی چه احساسی می کنیم، اجازه دهید به
عقب برگردیم و به مشوقان مالی موثر در این امر نگاهی بیندازیم، چرا که سیاست های مالی
بر تصمیم گیری ما در انتخاب بین انسان و ماشین اثر می گذارد.
استعداد بیشترین هزینه است.
در بیشتر کشورهای توسعه یافته، بخش عمده
درآمدهای مالیاتی بر مبنای مالیات کارگران انسانی استوار است. مثلا 60 درصد بودجه ایالات
متحده و 50 درصد آن در کشورهای اروپایی از مالیات بر درآمد شخصی، حقوق اجتماعی و مالیات
بر حقوق است.
برای بسیاری از شرکت ها، بیشترین هزینه،
استعداد است. به منظور کاهش هزینه ها، کارآفرینان راه های خلاقانه ای برای کاهش تعداد
افراد را ایجاد کرده اند، از جمله اتوماسیون، استاندارد سازی (در مقایسه با تولید سفارشی)،
کم کار کردن، برون سپاری و کاهش سطح خدمات مشتریان. سیستم های مالیاتی فعلی،
صاحبان مشاغل را وادار می کند تا افراد را از کار، بیکار کنند.
درآمد سرشار[5] سرمایه انسانی
بدون توجه به شیوه آتی توسعه تکنولوژیکی،
بیکاری جزئی از بزرگترین چالش های زمان ماست. کار دایمی یکی از اهداف جهانی است که
193 کشور عضو مجمع عمومی سازمان ملل متحد[6] آن
را تصویب کرده اند.
حتی کشورهایی که میزان بیکاری کمی دارند،
وفور پتانسیل انسانی را دارند. به عنوان مثال، نرخ بیکاری در ایالات متحده در ماه مه
2016، به میزان 4.7 درصد بود، در حالی که میزان پایین دستمزدها (که دربرگیرنده کارگران
دلسرد و کسانی که ناخواسته به کار نیمه وقت مشغول بودند)، تقریبا سه برابر بیشتر، یعنی
13.7 درصد بود.
براساس گزارش سازمان بین المللی کار[7]،
تا سال 2030 باید 600 میلیون شغل جدید ایجاد شود تا با رشد جمعیت کار جهانی ، هماهنگ
شود. آیا سرمایه گذاری در منبع درآمدی سرمایه انسانی (استعدادها و توانمندی ها) برای
رشد اقتصادی و رفاه هوشمند نخواهد بود؟
این امر ما را به روش دوم می رساند که سیستم
های مالیاتی، نیروی کار انسانی را در برابر نیروی کار ماشین بی اثر می کنند: مالیات
کم بر انرژی، آلودگی و مواد.
آلوده کننده[8]،
مالیاتی پرداخت نمی کند.
در این دوره از تغییرات آب و هوایی، کمبود
آب و تنش های ژئوپولیتیک بر سوخت و مواد، استفاده محتاطانه از سرمایه طبیعی عاقلانه
است. اما در عمل، استفاده از منابع طبیعی (مانند آب، سوخت های فسیلی، فلزات و مواد
معدنی) گرایش به بدون مالیات بودن یا حتی یارانه گرفتن دارد.
در کشورهای اتحادیه اروپا تنها 6 درصد از
درآمد مالیاتی "مالیات های سبز[9]"
هستند. در ایالات متحده این نوع مالیات 3٪ و
در برزیل 2٪ از درآمدها می باشد. در اقتصادهای آسیایی
نیز درآمدهای ناشی از مالیات سبز به این شرح است: 13٪ در
هند؛ 9٪ در کره، 7٪ در
چین و 5٪ در ژاپن.
در همین حال، دولت ها در سراسر جهان به
مصرف سوخت فسیلی (و در نتیجه آلودگی) از طریق پرداختهای مالیاتی و انتقالات بودجه،
یارانه می دهند. IEA برآورد یارانه های سوخت فسیلی
را در 325 میلیارد دلار در سال تخمین زده است که ارزش یارانه های تجدید پذیر انرژی
را دو برابر می کند.
آلودگی باعث کشته شدن 9 میلیون نفر در سال
می شود. حدود 1.2 میلیارد نفر در مناطقی که با کمبود آب مواجه هستند زندگی می کنند.
انتظار می رود تا سال 2050، اقیانوس ها، به جای داشتن ماهی، پلاستیک های بیشتری داشته
باشند. بشریت در حال تخلیه کردن سرمایه طبیعی است.
اقتصادچرخه ای[10]
در طول چند سال گذشته، مفهوم اقتصاد مدور
در حال افزایش است. در نهایت، چنین اقتصادی باید بازسازی شود و منابع طبیعی را در چرخه
های بسته، بدون ایجاد آلودگی یا تخریب، به ارمغان بیاورد. پس از آن شرکت ها، می توانند
از طریق خدمات بازیافت (معدنکاوی شهری)، تعمیر، تعمیر و نگهداری ، ایجاد ارزش افزوده
نمایند. محصولات با توجه به بیومیمیکری[11] و
اصول گهواره به گهواره[12] (طراحی بازسازی کننده) ، مجدد طراحی شده اند و
تلاش های تحقیق و توسعه گسترده ای برای توسعه منابع انرژی و مواد تجدید پذیر مورد نیاز
است.
در هر بخش، مشاغل در حال بررسی اقتصاد مدور
هستند. فیلیپس یک مدل خدمات "پرداخت در سوئیت[13]"
را ارائه می دهد که در آن مالکیت مواد در لامپ ها حفظ می شود. BMW
/ Mini خدمات به اشتراک گذاری خودرو، Deutsche
Post / DHL که از وسایل نقلیه الکتریکی
استفاده می کنند را پیشنهاد می دهد، IKEA خدمات نصب و راه اندازی پانل های خورشیدی را پیشنهاد و شرکت استخراج معدن
Teck ، مواد را از زباله های الکترونیکی[14]
بازیابی می کند.
اما مدلهای کسب و کار دایره ای، بیشتر متمرکز
بر کار و دانش می باشند به نسبت مدل های خطی که بر فروش ساده موادی که در محل دفن زباله
قرار دارند، متمرکز هستند. افزایش فعالیت های دایره ای، زمانی است که هزینه های نیروی
کار بالاست و آلوده کننده ها آزاد می شوند، یک نبرد دشوار است.
رویکردهای مالیاتی ترجیحی
سومین روش مالیاتی که نیروی کار انسانی
را در برابر نیروی کار ماشین قرار می دهد: شرکت هایی که از تجهیزات روباتیک استفاده
می کنند، درمان های مالیاتی ترجیحی را دریافت می کنند. برای مثال، در کره جنوبی و تایلند،
کارفرمایانی که در اتوماسیون، سرمایه گذاری می کنند، واجد شرایط کاهش مالیات شرکت ها
هستند. مالزی هزینه های سرمایه گذاری و معافیت های مالیاتی را برای افزایش اتوماسیون
به ارمغان می آورد و چین صدها میلیارد دلار را برای جایگزینی نیروی انسانی با روبات
ها کنار گذاشته است.
بازی همتراز و عادلانه ی انسان و ماشین
رایانه ها و روبات ها به تعطیلات، مرخصی
زایمان، کمک هزینه بازنشستگی، کمک هزینه سفر یا وقت استراحت برای صرف قهوه نیاز ندارند.
همانطور که یکی از سرپرستان آمازون می گوید: "شکم آنها غرغر نمی کند." خروجی
آنها با مالیات بر درآمد و یا کمک های اجتماعی، با مشکل مواجه است. آنها نیازمند سرمایه
گذاری، مواد و منابع انرژی هستند که نسبتا بدون مالیات بوده یا یارانه به آنها
تعلق می گیرد. این به این معنی است که هیچ زمین بازی یکسانی بین انسان و ماشین وجود
ندارد.
در ماه فوریه، بیل گیتس یک گفتگوی جهانی
را در مورد بقراری مالیات بر روبات ها، برای تعیین بازی منصفانه آغاز کرد. ممکن است
زمان مناسبی برای بازنگری ایده تغییر بار مالیاتی از نیروی کار به استفاده از منابع
و آلودگی باشد، همانطور که در اوایل دهه 90 توسط کارآفرین IT هلندی اکارت وینتزن[15]،
مطرح شد. در طول سالها، موسساتی نظیر کمیسیون اروپا، پارلمان اروپا، OECD و صندوق بین المللی پول[16] از
اصول چنین تحول مالیاتی حمایت کرده اند، زیرا این امر نقص بازار را که هزینه های خارجی
به جای اینکه توسط آلوده کننده پرداخت گردد به طور عمده توسط جامعه پرداخت می گردد
را رفع می کند.
نیاز، مادر اختراع است. تغییر مالیات از
نیروی کار به آلودگی، نیروی خلاق کارآفرین را از تمرکز بر کاهش تعداد نیروی کار به
استفاده از منابع هوشمند هدایت می کند. در این روش، مالیات مجازاتی برای نوآوری نیست؛
نوآوری می تواند آزادانه اجرا شود، تا زمانی که شفاف باشد. این رویکرد باعث می شود
که افراد بتوانند نقش های جدیدی داشته باشند و حتی زمانی که کارهایشان با ماشین انجام
می شود.
بزرگترین فرصت ها زمانی وجود دارد که تکنولوژی،
استعدادهای مردم را تقویت، تکمیل و پشتیبانی می کند. اگر ما می خواهیم انسان ها در
تعادل با فن آوری شکوفا شوند، وقت آن است که سیستم های مالیاتی را برای مقابله با چالش
های قرن بیست و یکم به روز کنیم.
[1] Femke
is Co-Founder and President of The Ex’tax Project (www.ex-tax.com), a think
tank researching the role of tax in global challenges such as unemployment and
climate disruption. Inspired by the legacy of IT entrepreneur Eckart Wintzen,
Femke advocates a shift in tax from labour to natural resource use and
pollution. Previously she was Investment Manager at Ex’tent Green Venture
Capital, a pioneering impact investment fund.
[2] .Bill Gates
[3]
.Femke Groothuis
[4] Ex'tax
[5]
.Goldmine
[6]
.UN General Assembly
[7]
.ILO
[8]
.Polluter
[9]
.Green Taxes
[10]
The Circular Economy
[11] Biomimicry
Biomimicry is an
approach to innovation that seeks sustainable solutions to human challenges by
emulating nature's time-tested patterns and strategies
[12] cradle-to-cradle
principles :
Cradle-to-cradle design (also referred to as Cradle to Cradle, C2C, cradle 2
cradle, or regenerative design) is a biomimetic approach to the design of
products and systems that models human industry on nature's processes viewing
materials as nutrients circulating in healthy, safe metabolisms.
[13] .Pay per Lux
[14]
.E-Waste
[15] .Echart Wintzen
[16]
.IMF
نظر دهید